در تاريخ 70 ساله فدراسيون فوتبال در ايران اتفاقات تلخ و شيرين بسياري رخداده است و از اين حيث مرور اين نکات ميتواند جذابيتهاي بسياري براي فوتبال ايران داشته باشد.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، فردا پنجمين انتخابات فدراسيون فوتبال در شرايطي برگزار ميشود که پيش از آن رئيس سازمان تربيت بدني يا عوامل بالاتر رئيس فدراسيون فوتبال ايران را انتصاب ميکردهاند و روند انتخاباتي شدن فدراسيون فوتبال عمري 16 ساله دارد.
اما بد نيست خاطرات جالب فوتبال ايران از روسايش را مرور کنيم:
اولين رئيس فدراسيون تاريخ
* دکتر قدرت علي کني که در اولين دوره رئيس فدراسيون شد، بازيکن تيم منتخب تهران در سال 1305 بود، همان تيمي که براي انجام بازيهاي دوستانه معروف سال 1305 همراه تيم منتخب و تحت قيموميت ميرمهدي خان ورزنده به بادکوبه(باکوي امروزي و مرکز جمهوري آذربايجان)رفت که در آن روزگار مرکز ايالت قفقازيه به شمار ميرفت، کني همان کسي است که در سال 1305 به نمايندگي از فوتباليستها در نشست مشترک با رئيس شبه کميسيون ورزش مجلس يعني تدين شرکت کرد و اعلام کرد که فوتبال تهران مثل انگليسيها نياز به زمين اختصاصي دارد.کني همان زمان رئيس کميته المپيک هم بود. کني در سال 1335 بار ديگر رئيس فدراسيون شد واو بود که در سالهاي حضورش بهعنوان رئيس، از حضور مربيان خارجي مثل ادموند مايوفسکي اتريشي وگيبل انگليسي بهره برد و تز استفاده از مربي خارجي در ورزش ايران را او داد ، او همان زمان درحاليکه در کميته المپيک هم حضور داشت، صاييم آريکان ترک را براي هدايت تيم ملي کشتي به ايران آورد.
رفت و برگشتهاي حوزه رياست
* هدايتالله گيلانشاه (فرمانده نيرويهوايي وقت)، حسين حداد(داور بازنشسته)، علياکبر سياسي(نظامي)، مصطفي سليمي(بازيکن سابق تيم منتخب تهران)، قدرتعلي کني و حسين مبشر(عضو اولين تيم ملي ايران)، مصطفي مکري(بازيکن سابق تيم منتخب تهران)، ذبيحالله خبيري(بازيکن سابق تيم منتخب تهران)، حسينعلي سرودي(مليپوش سابق فوتبال و بسکتبال) مجددا حسين مبشر روساي بعدي فدراسيون فوتبال بودند که در اين بين حسين مبشر با داستانهاي بازيهاي آسيايي1966 بانکوک و کتک خوردن از داور تايلندي محبوبيت خاصي در بين مردم پيدا کرد. جالب اينکه پس از مبشر دوباره سرودي و دوباره مصطفي مکري در دهه 40 رئيس فدراسيون شد. اين بار اين مدير بداخلاق اولين دوره ليگ در ايران را برگزار کرد و در زمانش تيم ملي فوتبال به قهرماني در جام ملتهاي آسيا براي اولين بار رسيد و تاج تهران در دوره دوم جام باشگاههاي آسيا اول شد.
درگيري فيزيکي و انحلال شاهين
* کتککاري رئيس فدراسيون با مديرعامل شاهين در سال 1345 يکي از اتفاقات معروف تاريخ فوتبال ماست که به انحلال اين باشگاه منجر شد، در بازي شاهين و تهرانجوان در سال 46، خواجهنوري مديرعامل جديد اين تيم از طرف دکتر اکرامي رئيس باشگاه بهسوي حسين سرودي رئيس وقت فدراسيون رفته از بيعدالتيها گفت و اختلافهاي شاهين و مديريت کلان فوتبال را به همه نشان داد، در اين بين کار بالا گرفت و ناگهان 2 مقام مسئول باهم گلاويز شدند، اتفاقي که در نهايت به انحلال شاهين انجاميد ومدت کوتاهي بعد، سرودي از هدايت فدراسيون فوتبال کنار رفت.
رياست بر ايافسي
* باوجود موفقيتهاي فوتبال در زمان حضور دوم تيمسار مکري، ورزش ايران در المپيک مونيخ افتي ناهنجار داشت و به همين علت، رئيس سازمان ورزش عوض شد، خسرواني جاي خود را ابتدا به نادر جهانباني و سپس تيمسار حجت داد واو هم رئيس تازهاي بهجاي مدير موفق قبلي انتخاب کرد. کامبير آتاباي که تا پيروزي انقلاب رئيس فدارسيون فوتبال باقي ماند و تا رياست بر کنفدراسيون فوتبال آسيا هم پيش رفت. حضور وي مصادف با اوج فوتبال ملي ايران و حضور در تورنمنتهايي مثل جام جهاني و المپيک و برگزاري موفق ليگ تخت جمشيد شد.
فوتبال انقلابي
* دموکراسي انقلابي، انتخابات در همهچيز، را بهعنوان يک مدل و الگوي سياسي برمدار کشور کشاند، همه تيمها براي خود مدير انتخابي برگزيدند، پرسپوليسيها جواد اللهوردي را رئيس کردند!اما رئيس جديد فوتبال را در جا کنار گذاشت، در بين اهالي استخوان خردکرده فوتبال هم انتخابات برگزار شد و يک نظامي 40 ساله نزديک به مسئولان دولت موقت رئيس فدراسيون شد، ناصر نوآموز، او 10 سال بعد اينبار بهحکم رئيس سازمان، رئيس فدراسيون فوتبال شد.
رئيس فدراسيون سرمربي شد
*پس از پيروزي انقلاب در سال 1357 ناصر نوآموز، هادي طاووسي و حسين آبشناسان روساي بعدي فدراسيون فوتبال بودند. در سال 60 رئيس فدراسيون شد اما اختلافات دائمي او با اهالي فوتبال باعث شد حسين راغفر، گلر سابق دارايي، راهآهن، ماشينسازي و تيم ملي در 32 سالگي رئيس شود، اوضاع فوتبال رفتهرفته خوب ميشد که راغفر که در مدتي کوتاه خوب و موفق نشان داده بود به سازمان رفته معاونت فني سازمان شد و آبشناسان بار ديگر رئيس فدراسيون فوتبال شد، دربازيهاي آسيايي 1982 دهلينو و در اوضاع بههمريخته و بلبشو، درحاليکه پرويز ابوطالب، ناصر ابراهيمي و احمد خداداد ظرف 6 ماه از تيم ملي استعفا دادند، آبشناسان 2 مرد گمنام به اسامي جلال چراغپور و تقي جهاني را مربي تيم ملي کرد و نام خودش را بهعنوان سرمربي ثبت کرد!
سرمربي رئيس را برکنار کرد
* بعد از حسين آبشناسان، بهروز صحابه و پس از وي سيدنصرالله سجادي دو رئيس بعدي فدراسيون بودند که دولت اين دو هم مستعجل بود. در ادامه تغييرات نوبت به عليمحمد مرتضوي رسيد که بعد از چند ماه جاي خود را به محمد پهلوان داد. موضوع برکناري مرتضوي نيز جالب است. او که بعد از استعفاي 14 بازيکن تيم ملي در زمان پرويز دهداري قصد برکناري سرمربي تيم ملي را داشت، با حکم رئيس وقت سازمان تربيت بدني از سمت خود کنار رفت تا پهلوان جاي وي را بگيرد.
تغييرات سريع
* با تغيرات رخ داده پس از جنگ ناصر نوآموز جانشين محمد پهلوان شد. او 4 سال در سمت خود ماند و سپس جاي خود را محمد صفيزاده داد که يک چهره کاملا سياسي بود. بعد از اين انتصاب دوره تغييرات سريع در فدراسيون فوتبال آغاز شد. صفيزاده که ظاهرا با حذف علي پروين به فوتبال آمده بود جاي خود را به امير عابديني داد اما عابديني هم دولت مستعجل بود و پس از درگيري شديد با سعيد فائقي معاون فني مصطفي هاشميطبا تنها 6 ماه پس از حضور در سمت رياست فدراسيون جاي خود را به داريوش مصطفوي داد که پيش از اين در 2دوره دبير فدراسيون نوآموز بود.
آغاز عصر صفايي فراهاني و دادکان
* فدراسيون مصطفوي در سالهاي 73 تا 76 يک فدراسيون تماشايي بود، در اين فدراسيون، مشکلات داوري، برنامههاي نامنظم و... بيداد ميکرد اما بههرحال مصطفوي فوتبالي بود و تيم ملي بسيار خوب اين دوره افتانوخيزان به جام جهاني رفت، بلافاصله بعد از صعود ايران، ناگهان اعلام شد مصطفوي به دليل ناراحتي قلبي استعفا کرده و صفاييفراهاني جايگزينش شده است. اين تغيير در ابتدا چندان به مذاق فوتبال ايران خوش نيامد اما صفايي مديري متفاوت و صاحب سبک بود که تغيير بزرگي در فوتبال ايجاد کرد و حالا دوران مديريت او به عنوان درخشانترين دوره مديريت يک رئيس بر فوتبال ايران شناخته ميشود. صفايي يک دوره هم به صورت انتخابي در سال 1379 رياست فدراسيون را کسب کرد و در شهريور 1381 از سمت خود کنار رفت تا محمد دادکان به عنوان سرپرست و سپس رئيس جانشين وي بشود.
ماجراي رياست دوم صفايي
* محمد دادکان بعد از انتخاب به سمت رئيس فدراسيون فوتبال نزديک به 4 سال در سمت خود باقي ماند. سازمان ورزش که با دادگان به جنگ رفته بود بعد از حذف تيم ملي در جام جهاني 2006، درحاليکه گروه تيم ملي همچنان در آلمان بود بهطور شتابزده، حکم برکناري دادگان را داد و اين حکم براي فوتبال ايران دردسرهاي بسيار آفريد، دادگان مغرور اما اين بار براي مصالح فوتبال ايران خودش استعفانامه داد تا فوتبال درگير مسائل ويژه ديگري نشود!بعد از کنار رفتن دادگان در سال 1385 از مديريت فدراسيون فوتبال، سازمان ورزش کيومرث هاشمي را رئيس موقت يا همان سرپرست کرد اما اين سرپرست تازه به علت اختلافات داخلي و مشکل اساسنامهاي از سوي ايران مورد تاييد فيفا نبود و درحاليکه همگان در اين مقطع کميته انتقالي را مسئول رفع مشکلات کرده بودند و سازمان اصرار داشت بگويد مسئوليت فدراسيون تحت مديريت هاشمي ست و مصطفوي امور اجرايي را عهدهدار است، فيفا در بولتن خود نام صفايي فراهاني رئيس سالهاي 77 تا 81 فدراسيون فوتبال را بهعنوان رئيس اين نهاد معرفي کرد، صفايي که همراه خبيري از طرف فيفا نماينده رفع اشکالات اساسنامه بود 3 کار مهم کرد، اول اينکه مصطفوي را برکنار کرد که به مديريت ورزش بفهماند که رئيس اوست، دوم اينکه در کميته اجرايي ايافسي،کرسيدار شد و سوم اينکه در انتخابات فدراسيون نگذاشت عليآبادي کانديد شود!
کفاشيان؛ مردي که از دو و ميداني به فوتبال آمد
* حضور علي کفاشيان در فوتبال ايران در پايان کار دوره انتقالي رخ داد، زماني که رئيس سازمان تربيت بدني وي را به عنوان مهره دست نشانده در فدراسيون گمارد. او که قهرمان سابق دهگانه سابق ايران در رشته دو و ميداني به حساب ميآيد، در انتخابات اول با اکثريت صاحب عنوان رياست شد اما در دوره دوم وارد کشمکشي عميق با وزارت ورزش دولت وقت گرديد. کشمکشي که با تغيير وزير ادامه پيدا کرده و به انتخابات فردا رسيده است، انتخاباتي که پايان آن مشخص نيست.